نام کتاب :
آنجا که عقل حاکم است: چگونه می توان با تغییر در شیوه تفکر، شیوه احساس را تغییر داد
شابک :
9789644960574
قطع :
وزیری (شومیز)
آخرین چاپ :
9
سال چاپ :
1399
صفحات :
292
تیراژ :
2200
اطلاعات بیشتر برای خرید کتاب آنجا که عقل حاکم است: چگونه می توان با تغییر در شیوه تفکر، شیوه احساس را تغییر داد
برای انتخاب و خرید کتاب آنجا که عقل حاکم است با ما همراه باشید. کتاب آنجا که عقل حاکم است نوشته دنیس گرین برگر و کریستین پدسکی و ترجمه حبیبالله قاسمزاده بهدست انتشارات کتاب ارجمند و در سال 1399 به چاپ نهم رسیده است.
معرفی کتاب آنجا که عقل حاکم است
ارن ت. بک در مقدمه کتاب آنجا که عقل حاکم است معتقد است این کتاب از جمله کتابهایی است که میتواند زندگی خواننده را تغییر دهد. وی درباره کتاب مینویسد که این کتاب بر پایه شناختدرمانی تدوین شده و شناختدرمانی را از مهمترین شیوههای درمان مشکلاتی مانند افسردگی، آسیمگی، هراسها، خشم، اختلالهای مربوط به استرس، مسایل ارتباطی، مواد مخدر و الکل و... برمیشمرد. وی درباره شناختدرمانی میگوید که امروزه این روش سریعالرشدترین شکل رواندرمانی است.
وی که از اساتید نویسندگان کتاب است مینویسد که کتاب آنجا که عقل حاکم است حادثه مهمی در تحول و تکامل شناختدرمانی بهشمار میآید. کتاب از بیان تجربیات رواندرمانی و مشاهده کیسهای مختلف شروع میکند و در هر مورد نتیجهگیری میکند.
خلاصه کتاب آنجا که عقل حاکم است
اگر برای خرید کتاب آنجا که عقل حاکم است نیاز به مطالعه خلاصهای از کتاب دارید میتوانید با مطالعه فهرست و بخشبندی کتاب به آن دست یابید. این کتاب با یک مقدمه از ارن ت. بک و یک پیشگفتار شروع میشود. دو بخش با عنوان پیشزمینه 1 و 2 دارد که توسط مترجم افزوده شده است. پس از آن در دوازده فصل بحث را پی میگیرد. ما عناوین دوازده فصل را برای شما جهت اطلاع از محتوای کتاب ذکر خواهیم کرد:
فصل ۱: چگونه می توانید مسائلتان را درک کنید. فصل ۲: این اندیشه است که اهمیت دارد. فصل 3: تشخیص و درجه بندی حالت های خلقی. فصل ۴: موقعیت ها، حالتهای خلقی، و افکار. فصل ۵: افکار خودآیند. فصل ۶: شواهد کدام اند؟ فصل ۷: تفکر جایگزین یا متعادل. فصل ۸: تجربه، آزمایش و برنامهریزی. فصل ۹: فرضها و باورهای بنیادی. فصل ۱۰: درک افسردگی. فصل ۱۱: درک اضطراب. فصل ۱۲: درک خشم، احساس گناه و شرمساری.
آشنایی با نویسنده کتاب برای خرید کتاب آنجا که عقل حاکم است
دنیس گرین برگر یکی از نویسندگان این کتاب است که دکترای روانشناسی بالینی دارد. وی مدیر مرکز اضطراب و افسردگی در نیوپورت بیچ شهر کالیفرنیا است. دکتر دنیس گرین برگر استادیار کلینیک کالج پزشکی دانشگاه کالیفرنیا ایروین و عضو بنیانگذار و عضو هیئت مدیره آکادمی شناخت درمانی است. ایشان از محققان بحث شناختدرمانی است.
کریستین پدسکی از همکاران دنیس گرین برگر و شاگردان ارن ت. بک نیز میباشد که با دکتر گرین برگر در نوشتن کتاب مشارکت داشته است.
بخشی از متن کتاب آنجا که عقل حاکم است
قبل از خرید کتاب آنجا که عقل حاکم است بد نیست که تکهای از متن کتاب را بخوانید تا از سبک نوشتن و ترجمه کتاب آگاه شوید:
هر وقت یک حالت خلقی را تجربه می کنیم، اندیشه ای در ارتباط با آن وجود دارد که به کمک آن میتوان خلق را تعریف کرد. برای مثال، فرض کنید که در یک مهمانی شرکت کردهاید و با شخصی به نام «الف» آشنا میشوید. وقتی با «الف» صحبت میکنید او اصلا به شما نگاه نمی کند؛ و در تمام طول مکالمه کوتاهی که با او دارید، طرف های دیگر اتاق را نگاه می کند.
در این موقعیت، ممکن است سه فکر مختلف به ذهن شما برسد. در ادامه زیر هر فکری، چهار حالت خلقی نوشته شده است. دور یکی از آنها که نشاندهنده حالت خلقی شما در برابر تفسير آن فکر است، دایره بکشید.
فکر: «الف» شخص بی نزاکتی است. او میخواهد با بیتوجهی به من، مرا مورد اهانت قرار دهد. حالتهای خلقی ممکن (دور یکی از آنها دایره بکشید):
عصبانی
غمگین
عصبی
نگران
فكر: از نظر «الف» من شخص جالبی نیستم، کسی حوصله مرا ندارد.
حالت های خلقی ممکن (دور یکی از آنها دایره بکشید):
عصبانی
غمگین
عصبی
نگران
فكر: «الف» خجالتی به نظر میرسد. احتمالا برایش سخت بود که به چهره من نگاه بکند. حالتهای خلقی ممکن (دور یکی از آنها دایره بکشید):
عصبانی
غمگین
عصبی
نگران
این نمونه نشان میدهد که افکار یا تفسیرهای مختلف یک رویداد، ممکن است به حالتهای خلقی مختلفی در یک موقعیت ثابت، منجر شود. با توجه به این که حالتهای خلقی، غالبأ ناراحتکننده هستند و یا ممکن است پیامدهایی را در برداشته باشند (مثلا گفتن به «الف» که او آدم بی نزاکتی است)، تشخیص این که شما چه فکر میکنید و نیز بررسی درستی این افکار، پیش از آن که دست به عمل بزنید، اهمیت دارد. برای مثال، اگر «الف» فردی، خجالتی است، این درست نیست که او را شخصی بیادب تلقی کنیم و با خشم و عصبانیت با او برخورد کنیم.
حتی موقعیتهایی که حالتهای خلقی واحدی را در افراد بر میانگیزانند. مثلا از دست دادن شغل ممکن است در افراد مختلف، واکنش های مختلفی را باعث شوند، چرا که افراد مختلف، باورها و معانی شخصی مختلفی دارند. مثلا بیکار شدن در فردی ممکن است این فکر را ایجاد کند که "من آدم ناموفقی هستم، و او را به سوی افسردگی سوق دهد.
شخص دیگری ممکن است در این موقعیت، این فکر را بکند "آنها حق ندارند مرا اخراج کنند. این یک تبعیض است" و خشمگین شود. و شخص سوم ممکن است این فکر را پیدا بکند "البته آن چه اتفاق افتاد جالب نبود، اما حالا فرصتی پیش آمده است که دنبال شغل جدیدی بروم و آمیزهای از احساس ناراحتی و انتظار پیدا بکند.
به کمک افکار می توانیم مشخص کنیم که ما در موقعیتی خاص، چه نوع حالت خلقی را تجربه میکنیم. هر وقت هیجانی را تجربه میکنیم، همراه با آن، افکاری را هم تجربه میکنیم که پشتوانه آن حالت هیجانی به حساب میآیند و موجب تقویت آن میشوند. برای مثال، افراد خشمگین درباره این که چه طور مورد رنجش و آزار قرار گرفتهاند، فکر میکنند.
افراد افسرده در این باره فکر میکنند که زندگی چهقدر برایشان ناگوار و تلخ است. افراد مضطرب، همه جا احساس خطر میکنند. در واقع، حالتهای خلقی (عاطفی) قویتر، حکایت از حالتهای افراطی در تفکر میکنند.
این بدان معنی نیست که وقتی ما حالت خلقی شدیدی را تجربه میکنیم، تفکر ما راه نادرستی را پیماید، بلکه بدان معنی است که وقتی ما حالت خلقی شدیدی را تجربه می کنیم، احتمال این که اطلاعات ناسازگار با این حالتهای خلقی و باورها را مورد کژفهمی قرار دهیم و یا این اطلاعات را نادیده بیانگاریم و بیتوجهی به آنها نشان بدهیم، بالاست.
اما خوب است توجه کنیم که چه مواقعی تفکر ما کژدیسگی پیدا می کند، چرا که این توجه، گامی نخست در حرکت به سوی تفکر و حالت های خلقی متعادل، به شمار میرود. نمونه زیر نشان میدهد که افسردگی مانیه چگونه بر اثر کژدیسگیهای تفکر او، مورد تقویت قرار میگیرد.
دیدگاه کاربران
* تنها زمانی امکان ثبت دیدگاه وجود دارد که عضو کتابیوم باشید.